پوریاپوریا، تا این لحظه: 16 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره
پارساپارسا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

پوریا و پارسا

چهلمین روز فرشته مامان

چهل روزه پارسای گلم مامانی هرروزکه ازخواب بیدارمیشه چشمش به فرشته نازش میفته خداروشکرمیکنه به خاطر لطفی که شامل حالش شده  اولین گردش فندق مامان چندروزقبل ازچهل روزگی   ...
4 دی 1392

واکسن ورود به مدرسه

  پسردردونه من دیگه بزرگ شده واسه خودش مردی شده امروزاول تیرماه نودواکسن ورود به مدرسه اشوزده امیدوارم پسرگلم تودرس ومدرسه همیشه واسه بچه های دیگه الگوباشی وبتونی پله پله نردبون علم ودانش رو بری بالا وبرسی به جایی که همه به من به خاطرداشتن همچین پسری حسرت کنن   کارنامه پوریای عزیزم افرین پسرم بهت افتخارمیکنم       امسال دقیقا سه ساله پوریاجونم میره کانون زبان الان ماشالله پسرم ترم هشته  الان دیگه الفباروخوب بلده  ودرضمن املای خیلی ازکلمات روازحفظ مینویسه  به عقیده باباش گل پسرمن واقعااستعدادزبان داره همون ترم های اول هم توکتابهای tinytalkهم قربونش برم ...
4 دی 1392

مادرانه

باور کن هیچ چیزی در این دنیا ارزشی بالاتر از این ندارد! غمی را از دل زدودن و لبی را به خنده وا کردن. فقط خدا می داند بزرگی و بخشندگی قلبی را،  که به ازای هدیه لبخندی، از تمام دردهای خود گذشته که فقط دیگری را شادتر ببیند... فقط خدا می داند اندازه این خوبی را، این مهربانی را،                        فقط  خدا  می داند.. . ...
3 دی 1392

تولد پارساعشق دوم زندگیم

بالاخره یه روز پوریااز مهدکودک اومدخونه با چشمای گریون که مامان همه داداش دارن همه هم بازی دارن پس چرا من تنهام گویا یکی ازدوستاش بهش گفته بود تازگی صاحب داداش شده کلی پزشو داده بود پوریای ماهم دلش خون شده بود که چه خوب میشد دوتا داداش بودن میگفت اسباب بازی هام رو دیگه نمیخوام چون ازبس تنهایی بازی کردم ازشون خسته شدم مامان وبابا تصمیم گرفتن که اونوازتنهایی دربیارن این شدکه پارسای ما به دنیا اومد الهی بمیرم واسه پوریای مظلومم اولش یه کم شوکه شد قربونش برم با اینکه نه ماه تموم ذهنشواماده کرده بودم وبراش کاملا جاافتاده شده بود ولی فرشته مامان همون لحظه اول یه کم ناراحت شد نمیتونست تصورکنه که واقعیته ولی بعداز چندروز دیگه ...
3 دی 1392

شش ماهگی

پوریای شش ماهه من واسه اولین بار غلت زده .هرچندپسرم میدونم واست سخته ولی ازنظرمن کاربزرگی کردی به خاطرتلاشت تحسینت میکنم امیدوارم توتمام مراحل زندگیت کوشا باشی   ...
3 دی 1392

هفت ماهگی پوریا

فندق مامی هفت تا سی روز روبا نگاه ولبخندمعصومانه توازخواب بیدارشدم باتونفس میکشم باهرلحظه لحظه توزندگی میکنم چون توپسرکم عشق رودوباره به مافهموندی عزیزم هفت ماهگیت مبارک امیدوارم هفتصدماهگیت روببینی پسرکم   قندعسل مامان توهفت ماهگی نه کیلووچهارصدگرم دورسرش46قدش هم73بود ماشالله یادت نره ...
3 دی 1392