ماه کوچولوی ما
فندق مامان روزه شد
دوستت دارم اما نه به اندازه ی بارون چون یه روز بند میاد
دوستت دارم اما نه به اندازه ی برف چون یه روز آب می شه
دوستت دارم اما نه به اندازه ی گل چون یه روز پژمرده می شه
دوستت دارم به اندازه ی یه دنیا چون هیچ وقت تموم نمی شه
گنجشک مامان این روزها خیلی بلا شدی یه دست وپایی میزنی وقتی سینه خیزی مثل اینکه داری شنامیکنی به نظرم خیال چهاردست وپارفتن نداری کم کم داری واسه پاگرفتن تلاش میکنی
ازدندون هم که ماشالله خبری نیس البته لثه های نازت یه کم التهاب دارن میدونم اذیت میشی انگشتای نازتومیبری تودهنت گاهی هم مخصوصاوقتی عصبانی میشی سرتومیکوبی به جایی اخه قبل دندون یه کم سردرد طبیعیه عزیزم عاشق بازی هستی اونم بازی های پسرونه وپرسروصدا
همش دوست داری سرپا بمونی البته که پاهای نازوتپلی ات زود خسته میشن دستت رو هم میگیری به لبه مبل خسته که میشی شروع میکنی به جیغ وداد وکمک میخوای که بشینی ونفس تازه کنی گاهی هم که نمیتونی خودتونگه داری تلپ میشی رو زمین نگاه میکنی به وضعیت موجود که اگه کسی نازتونکشه گریه روسرمیدی
یه کم ازوضعیت وزنت نگرانیم گلم سرفرصت بابایی قراره شماروببره یه دکترخوب
یه کم کم اشتهاتشریف داری ازهمون بلایی که مامانی میترسید سرش اومد کم مصیبت داریم ازدست پوریا شماهم به داداشی ملحق شدی
تازه این بغلی شدن شماهم یه مکافاتی شده تعطیلات آخرهفته رو خیلی آرومی چون بابایی سرکارنمیره دربست دراختیارخونواده است همش توگردشو مهمونی ووووووووو ولی امان ازروزاول هفته وگریه های شما
اما مامان میدونه شماخیلی نی نی آرومی هستی این گریه هام به خاطراینکه چهاردست وپانرفتی وقتی میبینی همه ازدور وبرت میرن حوصله ات سرمیره خوب اگه کم کم پابگیری این مشکلمون هم حل میشه
هر وقت خواستی بدونی چند تا دوستت دارم
انگشت بذار رو نبضت
اون موقع می بینی دوست داشتنم تمومی نداره
ماهگیت مبارک عزیززززززززم م